دانلود قسمت دهم ماه عسل 95

قسمت 10 ماه عسل 95

دانلود قسمت 10 ماه عسل 95

دانلود قسمت 10 ماه عسل 95 26 خرداد 95

دانلود قسمت 10 ماه عسل 95 26 خرداد

دانلود قسمت امشب ماه عسل 95

در مورد یک زندانی که بعد از زندان عاشق میشود و در انجا با یک زن ازدواج میکند و زندگیش متحول میشود

دانلود قسمت دهم ماه عسل 95 26 خرداد 95


به گزارش سایت nemonesoal-khordad95.blog.ir برنامه ماه عسل که هر ساله از شبکه 3 سیما پخش میشود امسال هم مهمان خانه های ایرانی ها است عکس های قسمت نهم با موضوع ازدواج صحبت میکند دانلود و صحبت ها مهمان ها در ادامه مطلب


توضیحات:

شبکه سه سیما همانند سال‌های گذشته خود با برنامه «ماه عسل  احسان علیخانی لحظات نزدیک به اذان مردم را افطار می‌کند. موضوع این برنامه در قالب اجتماعی است و مهمانان این برنامه می‌تواند از هر قشری باشند. این برنامه زیبا که قلب میلیون ها ایرانی را با خود همراه میکند با دعوت از مهمان هایی که داسنان عجیبی در زندگی خود داشته اند باعث بیداری بسیاری از مردم میشوند این برنامه که هر ساله با مجری گری اخسان علیخانی مجری نوانمند شبکه 3 برگزار میشود در ماه رمضان 95 هم مهمان همه ایرانی ها است این برنامه که امسال با تیتراژ محسن یگانه و مهدی یراحی شروع شده است



(قسمت 10: نجات دادن یک اعدامی)

کیفیت عالی از UploadBoy – نسخه کم حجم | کیفیت عالی از TrainBit – نسخه کم حجم

محمد قصه شب نهم به احسان علیخانی میگوید: به خاطر اتهام به قتل به زندان رفتم و تنهایی های زیادی را تحمل کردم. در کنار آن یک پرونده بدهکاری مالی هم داشتم. در یک جایی مثل ناکجاآباد گیر افتاده بودم و چهار سال از بهترین روزهای زندگی ام را پشت دیوارهای چهارمتری بودم.

درگیر ماجراهای زیادی شدم، همسرم از من جدا شد به خاطر سختی هایی که این مسیر داشت. همسر سابقم اعتقاد داشت که آبرویش رفته و من وقتی خودم را در جایگاه او قرار میدادم شاید به او حق میدادم. اما من خیلی تلاش کردم، گریه کردم التماس کردم اما او من را ترک کرد....


محمد توضیح میدهد: از آن خانم خواستم که یک قرار ملاقات داشته باشیم تا بتوانیم درباره این مسئله باهم صحبت کنیم. علیخانی میگوید : آقایان دیداری تصمیم میگیرند و خانم ها شنیداری. ما همدیگر را دیدیم و زندگی ام از این رو به آن رو شد. 

علیخانی به محمد میگوید: الان دیگر قهرمان زندگی ات همین خانم است؟ محمد در پاسخ میگوید نه او بالاتر از قهرمان است، یک پهلوان است.


همسر محمد تعریف میکند: محمد روی نقطه ضعف من دست گذاشت و گفت فکر کن من یکی از شاگردان شما هستم.

علیخانی از او میپرسد چطور او را باور کردید که خانم میگفت: من یک سال و نیم او را باور نداشتم. در تمام این مدت با خانم سابقش صحبت میکردم و میخواستم او راضی کنم اما این اتفاق نیفتاد.

 همسر محمد میگوید: من اصلا زندان را بلد نبودم ، نمیدانستم پابند و دستبند چیه؟ از اولین تلفن تا اولین قرار ما در زندان چهار ماه گذشت....

خانم کامکار توضیح میدهد: من به مدت یک روز در زندان بودم. آن خانمی که میخواستند اعدامش کنند زیر هفت تا پتو میلرزید. کنار آن خانم خیلی گریه کردم، خیلی قرآن خواندم. 

مدام این را مرور میکردم الان تکلیف آبروی من چه میشود؟

آن شب من را نگه داشتند و بعد باید میرفتم دادگاه تا قاضی نظر بدهد. قاضی از من میپرسید که تو آنجا چه کار میکردی. من هم واقعیت را توضیح دادم. 

قاضی وقتی صداقت من را دید آزادم کردند.

محمد میگوید: وقتی مشکل همسر سابق من حل نشد از او تفاضای ازدواج کردم. 

وقتی در جایی که تنهایی خدا را بیشتر میفهمیم. شب ها تا صبح نماز میخواندم و از خدا میخواستم که مشکلم را حل کند.

علیخانی از همسر محمد میپرسد شما چرا به یکباره به این ماجرا فکر کردید که او پاسخ میدهد: محمد میگفت من برای بچه یتیم تو قدم برمیدارم. تو اگر با من ازدواج کنی تمام مشکلات من حل میشود. من با خدا معامله میکنم.


علیخانی میپرسد تو واقعا علاقه مند شدی و دل دادی یا فکر کردی این خانم میتواند ناجی زندگی من شود.

محمد پاسخ میدهد علاقه مندی در زمان پیش می آید و برای من پیش آمد.

خانم کامکار هم میگوید: همان شب که به زندان افتادم حال محمد را درک کردم و فهمیدم که خیلی دوستش دارم. 

اولین باری که از شما درخواست ازدواج کرد ناراحت نشدید که خانم کامکار گفت: چرا خیلی بهم برخورد. گفتم این که در زندانه، خجالت نمیکشه به من پیشنهاد ازدواج میدهد؟!

 همسر محمد میگوید: از اول دوستش نداشتم ، اما رفته رفته عاشقش شدم، الان خیلی دوستش دارم.

وقتی با دستبند آمد و قرار شد که با هم ازدواج کنیم. وقتی رفتم به کربلا از امام حسین خواستم راهی جلوی پایم بگذارد. من این ریسک را کردم و پذیرفتم که این اتفاق بیفتد....


دانلود قسمت دهم ماه عسل 95 با موضوع ازدواج